ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
سلام به همگی
کتاب امروز ترجمه ای از دوست عزیزمون کیارش شفیعیان هست که دوست دارم از همینجا بگم داشتن دوستی مثل شما یک موهبت هست و ای کاش همه دوستیها مثل دوستی شما و حمید بود ، امیدوارم بتونی این غم رو تحمل کنی .به خاطر همه چیز ازت ممنونیم و در نهایت امیدوارم شما و مانی عزیز از تصمیمتون منصرف بشین چون بدون شما نت صفایی نداره .
خلاصه کتاب:
تامسین توی یه مدرسه شبانه روزی به دور از خانواده اش زندگی می کنه خانواده ای که همشون جادوگرند, حتی پسر دایی و دختر دایی ها هم موهبت مخصوص به خود شون رو دارند به استثنای تامسین و با اینکه مادربزرگش موقع تولدش این پیشگویی رو در موردش انجام داده که اون یکی از نیرومندترینها خواهد بود . اما با این همه تامسین هیچ موهبتی نداره پس خودش را مجزا از خانواده اش می دونه . تا اینکه پروفسوری جوان اونو با خواهر بسیار با استعدادش رووینا اشتباه می گیره و تامسین موافقت می کنه تا ارث خانوادگی این پروفسور رو براش پیدا کنه غافل از اینکه .....