با سلام خدمت همگی دوستان
با عرض شرمندگی فراوان بابت تاخیر
کتاب کامل اضافه شد
حدود یکسال پیش من فعالیتم رو تو این وبلاگ پیش دوستان عزیزم شروع کردم.
و الان به این مناسبت مینویسم.
دوستان به من لطف کردن و اجازه دادن تا کتابایی که دوست دارم رو با دیگران تقسیم کنم.
از همه، مخصوصا آقا حمید تشکر میکنم و امیدوارم که کمک کوچکی به روند کتابخونی کشورمون کرده باشم
اما یک مطلبی هست که فکر کردم مطرح کنم.فکر میکنم بشه بهش گفت:
در جدال با جهل
من و سایر دوستان تو این وبلاگ سعی کردیم بهترین کتابهای هر ژانری رو بذاریم
به شخصه ژانر مورد علاقه ام جنایی جاسوسیه و کتابایی که گذاشتم جزو کتابای خوب این ژانر محسوب میشن
اما مدتیه تو سایتها و وبلاگهای مختلف-که سعی میکنم نرم، ولی خب پیش میاد- چیزهای عجیبی میبینم.تبلیغ ضعیف ترین و بی رمق ترین -نویسنده که نمیشه بهشون گفت- بنویس ها
اشخاصی که ادبیات و کتاب فقط براشون تجارته و برای سودجویی خودشون دارن ذائقه ی مردم ما رو به سخیف ترین و پیش پا افتاده ترین به اصطلاح کتابها عادت میدن.اسمش رو "غیر کتاب" بذاریم به نظرم بهتره.
بنویس هایی که حتا فکر نکنم از عهده ی یک انشای ساده ی مدرسه بر میومدن یکشبه عشق ضربدر هشت تقسیم بر دو منهای پنج رو مینویسن و تا پول در بیاد همونو ادامه میدن.
و از اون بدتر تبلیغ این بنویس ها در وبلاگها و سایتهاست.
به بهانه ی اینکه مردم ما کم کتاب میخونن ، پس باید اینجور کتاب به خوردشون داد تا لااقل یک چیزی خونده باشن
همیشه بهترین راه تبلیغ هر موضوعی اینه که اونرو دست نیافتنی نشون بدیم و بدست آوردنش رو غنیمت.پس جوری در مورد اینکه کاش منهم فلان بنویس میشدم حرف میزنن ،انگار که دارن در مورد پروست و چخوف صحبت میکنن.
من بشخصه علاقه ای به ژانر ملودرام ندارم اما اگر کتابش خوب باشه.پیرنگ و ساختارش درست باشه خیلی خوبه که کسی که دوست داره بخونه و لذت ببره
نه این بنویس های الان ،که - ر.ا - جلوشون ویکتور هوگوئه.
با کتاب پرفروش هم مشگلی ندارم.چند تا کتاب پرفروش عشقی هم هست که همه چیزشون درست بوده
و بالاخره بدترین بهانه-با عرض معذرت از خانمهای جوان-برای نوشتن و تبلیغ اینجور "غیر کتابها" اینه که:
دختر های جوون این کتابها رو دوست دارن.مشتری اصلی و خواننده ی پرو پا قرصشن.نمیتونن نوع دیگه ای کتاب بخونن.فقط عشقی آبکی دوست دارن.اگه کتاب جدی رمان یا فلسفه یا جاسوسی و فانتزی بخونن سردرد میگیرن.
به نظر من بدترین توهین به خانمهاست.
دوستان، بیایم به کمک همدیگه ذائقه ی مخاطب ایرانی رو -حتا اگر خراب شده-درست کنیم.و دیگه حتا برای هدیه هم "غیر کتاب" به کسی ندیم.
باشه که دوباره تیراژ کتاب کشورمون بالا بره و بهترین کتابها در هر ژانری چاپ بشه.
و یک چیز دیگه اینکه : اگر دیدیم کسی رو این موضوع تعصب داره،سعی به تغییرش نکنیم.
کسی رو که عمدا خودش رو به خواب زده،نمیشه بیدار کرد.مطمئن باشید
زیاد صحبت کردم بریم سر کتاب امروز:
کتاب امروز اسمش تندیس هستش.طبق معمول جنایی جاسوسیه.
نویسنده ش فردریک فورسایت مشهوره.که دیگه معرفی نمیخواد.
کتاب قطور و پر ورقیه و کل کتاب 616 صفحه س خلاصه کتاب: داستان کتاب در 1999 میگذره.روسیه دچار ورشکستگی سیاسی و اقتصادی شده.بیکاری،گرسنگی و فقر بیداد میکنه. تمام چشما به مردیه که رئیس جمهور جدید کشور خواهد شد و به نظر میرسه که میتونه مشگلات رو حل کنه.اما یک دفترچه ی سرقت شده-که شامل مانیفست این مرده- نشون میده شاید پای هیتلر جدیدی در میون باشه.و دستگاههای اطلاعاتیه غربی وارد عمل میشن
طبق معمول کتابای فورسایت ظرایف عملیات اطلاعاتی و جاسوسی به بهترین نحو هم در خلال جنگ سرد و هم بعدش روایت میشه.
کتاب بسیار خوبیه و دوستداران جنایی جاسوسی بسیار لذت خواهند برد.
دانلود کتاب کامل تندیس
معرفی کتاب:کتاب جنایی جدیدی که این هفته چاپ شده مجموعه ای است به نام ساعت فاجعه.
که دکتر حسن خزائل زحمت ترجمشون رو کشیدن و انتشارات دبیر چاپشون کرده
سه شماره ی اول این کتابها داستان کوتاه هایی به اتنخاب آلفرد هیچکاک هستند.
که از لینک زیر دوستان میتونن این سه کتاب رو خریداری کنن.
خرید مجموعه ی ساعت فاجعه ار سایت www.bekhan.com
امیدوارم از کتاب امروز هم خوشتون بیاد.
نظر بدین تا کتاب بعدی رو هم زودتر بذارم.
موفق باشید
پرچم بالاس