بادهای پیشین
طره ی خون گوشه ی دهان را تاب می دهد . می سوزاند . فریادی خاموش برمی آوری و بر باد می روی . غبار می شوی ، در کنار باد میارامی و در پالایش روان باز آورده می آلایی اش .
لیست کامل برندگان اسکار 85 ام،اسکار 2013 برگزار شد
لیست کامل برندگان اسکار ۲۰۱۳ :
* بهترین فیلم:
عشق
آرگو
هیولاهای طبیعت جنوب (Beasts of the Southern Wild)
جانگوی رها از بند
بینوایان
زندگی پای
لینکلن
نمایشنامه نقاط روشن (Silver Lining Playbook)
سی دقیقه بعد از نیمه شب (Zero Dark Thirty)
* بهترین بازیگر مرد نقش اصلی:
بردلی کوپر (نمایشنامه نقاط روشن)
دنیل دی لوئیس (لینکلن)
هیو جکمن (بینوایان)
جواکین فینیکس (استاد)
دنزل واشنگتن( پرواز)
* بهترین بازیگر زن نقش اصلی:
جسیکا چیستین (سی دقیقه بعد از نیمه شب)
جنیفر لارنس (نمایشنامه نقاط روشن)
امانوئل ریوا (عشق)
کوونزان ویلیس (هیولاهای طبیعت جنوب)
نائومی واتس (غیرممکن)
* بهترین کارگردانی:
میشائیل هانهکه (عشق)
بن زایتلین (هیولاهای طبیعت جنوب)
آنگ لی (زندگی پای)
استیون اسپیلبرگ (لینکلن)
دیوید او. راسل (نمایشنامه نقاط روشن)
* بهترین فیلمنامه اقتباسی:
آرگو (کریس تریو)
هیولاهای طبیعت جنوب (لوسی آلیبر و بن زایتلین)
زندگی پای (دیوید مگی)
لینکلن (تونی کوشنر)
نمایشنامه نقاط روشن (دیوید او.راسل)
* بهترین فیلمنامه ارژینال:
عشق (میشائیل هانهکه)
جانگوی رها از بند (کوئنتین تارانتینو)
پرواز (جان گیتینز)
قلمرو طلوع ماه (وس اندرسون و رومن کوپولا)
سی دقیقه بعد از نیمه شب (مارک بال)
* بهترین ترانه:
قبل از زمان من (چیسینگ آیس)
هرکسی یک دوست صمیمی نیاز دارد (تد)
لالایی پای (زندگی پای)
اسکایفال (اسکایفال)
اتفاقی (بینوایان)
* بهترین بازیگر زن مکمل:
ایمی آدامز (استاد)
سالی فیلد (لینکلن)
آن هاتاوی (بینوایان)
هلن هانت (جلسات)
جکی ویور (نمایشنامه نقاط روشن)
* بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان:
عشق (اتریش)
کان-تیکی (نروژ)
نه (شیلی)
رابطه سلطنتی (دانمارک)
ساحر جنگ (کانادا)
* بهترین بازیگر مرد مکمل:
آلن آرکین (آرگو)
رابرت دنیرو (نمایشنامه نقاط روشن)
فیلیپ سیمور هافمن (استاد)
تام لی جونز (لینکلن)
کریستف والتز (جانگوی رها از بند)
برای مشاهده لیست کامل برندگان اسکار ۲۰۱۳ و لینکهای مرتبط به ادامه مطلب بروید
نگاهی به فیلم جدایی نادر از سیمین با گریزی به اسکار به مناسبت آغاز سالگرد اولین اسکار ایران
نگاهی به فیلم جدایی نادر از سیمین با گریزی به اسکار
نويسنده، تهيه کننده و کارگردان: اصغر فرهادي
دستياران کارگردان: مهدي لطيفي، مريم نراقي، ياسر قاروني
تدوين صدا: رضا نريمي زاده
مدير تدارکات: کاظم نامني، منصور غضنفري
عکاس: حبيب مجيدي
مدير فيلمبرداري: محمود کلاري
بازيگران: لیلا حاتمی (سیمین)، پیمان معادی (نادر)، ساره بیات (راضیه)، شهاب حسینی (حجت)، سارینا فرهادی (ترمه)، بابک کریمی (قاضی)، علی اصغر شهبازی (پدر نادر)، شیرین یزدان بخش (مادر سیمین) و مریلا زارعی (خانم قرایی)
اسکار یا جایزه آکادمی علوم سینمایی آمریکا معتبرترین جایزه سینمایی است که امسال نیز طبق سنت هر ساله برای هشتادوچهارمین بار به برندگانش اعطا شد. اگرچه آکادمی هفت جایزه دیگر نیز اهدا میکند ( جایزه یادبود ایروینگ جی. تالبرگ، جایزه بشردوستانه ژان هرشولت، جایزه گوردون ای. سوایر، جایزه علمی و مهندسی، جایزه دست آورد فنی، مدال جان ای. بونر و جایزه دانشجویی) مشهورترین آنها جایزه شایستگی آکادمی بوده که بیشتر به تندیس اسکار معروف است. این تندیس که از بریتانیم آب طلا شده بر روی یک پایه فلزی سیاه ساخته شده دارای بلندی ۱۳٫۵ اینچ (معادل ۲۴ سانتیمتر) و وزن ۳٫۸۵ کیلوگرم است و شوالیه ای را نشان میدهد که شمشیر مبارزان جنگ صلیبی را در دست گرفته و بر روی یک حلقه فیلم ایستاده و پنج حوزه فیلم را نشان میدهد که هر کدام نشانگر بخش های اصلی آکادمی و در واقع سازنده ها و پایه های سینما هستند : بازیگر، نویسنده، کارگردان، تهیه کننده و متخصص فنی.
از اواخر دهه ۱۹۲۰ و ورود صدا به سینما تا قرن ۲۱ و استفاده از تصاویری که به کمک کامپیوتر تولید شده، دهه های متمادی شاهد پیدایش و از میان رفتن سبکهای گوناگون بوده اند.ستارگان هالیوود نیز از نخستین بازیگران جهانی در دهه ۱۹۳۰ تا ستارگان شکوهمند دهه ۱۹۵۰ و چهره های پر زرق وبرق دهه ۱۹۷۰ و بازیگران امروزی که روابط شان موضوع بحث رسانه هاست دستخوش تغییر های بسیاری شده اند.در تمام این سالها، جایزه اسکار نشان دهنده وضعیت کلی سینما بوده و به عنوان پاداشی به فیلمها، بازیگران و کارگردانانی که دستاوردهای پایداری داشته اند اهدا شده است.حتی هرگاه که آکادمی از یکی از این نشانه ها غافل مانده، باز هم معیارهای مفیدی برای درک روندهای جاری در صنعت فیلم در اختیار مورخان گذاشته است و همچنان بزرگترین افتخاری است که نصیب اهالی سینما می شود افتخاری که نامت را در تاریخ سینما در زمره ی بزرگان قرار می دهد واین یعنی بخشی از پازل بزرگترین پدیده ی قرن بیستم بودن.
اسکار 84 ام 26 فوریه 2012 در کداک تیاتر هالیوود کالیفرنیا برگزار شد.مراسمی که اینبار برای ایرانیان رنگ و بویی دگر داشت.فیلم جدایی نادر از سیمین یا همان گونه که غربیان آن را میشناسند"یک جدایی" ساخته اصغر فرهادی فیلمساز ایرانی است که با علاوه بر اسکار 55 جایزه و 17 نامزدی دیگر را در پرونده دارد. جایزه های معتبر خرس طلای برلین برای بهترین فیلم و کارگردانی وخرس نقره ای گروه بازیگری زن و مرد ،سن سباستین اسپانیا، منتقدان نیویورک ، منتقدان لس آنجلس ، جایزه ملی منتقدان آمریکا ، سزار فرانسه ، آسیای پاسیفیک ، جایزه های سینمای مستقل پالم اسپرینگ و اسپریت ، بهترین فیلم خارجی سال گلدن گلاب و در نهایت در قله اولین اسکار تاریخ سینمای یران از جمله دستاوردهای یک جدایی هستند.فرهادی در دو رشته بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان و بهترین فیلمنامه غیر اقتباسی یا همان فیلمنامه اریجینال در اسکار 2012 نامزد بود که در این میان اولی را به خانه آورد و دومی را به وودی آلن بزرگ بازیگر،کارگردان و فعال اجتماعی بخاطر فیلمنامه فیلم زیبای "نیمه شب در پاریس" واگذار کرد.جالب است بدانید که سه جایزه اصلی تمامی جشنواره های سینمایی بهترین فیلم،کارگردانی و بهترین فیلمنامه می باشند که بسیار کم دیده می شود نه تنها فیلمی غیر انگلیسی زبان بلکه حتی فیلمی خارج از سیستم هالیوود کاندید بهترین فیلمنامه شوند که این افتخار اینبار نصیب سینمای ایران شد.
جدایی نادر از سیمین همانگونه که از عنوانش پیداست داستان یک جدایی است.سیمین با بازی لیلا حاتمی در پی آن است که از نادر با بازی پیمان معادی طلاق گرفته و دختر 11 ساله شان را در خارج بزرگ کند و نادر حاضر به خروج از کشور برای نگهداری از پدر کهنسالش که به آلزایمر نیز مبتلاست ، نمی باشد . این اختلافات باعث می شود سیمین از دادگاه درخواست طلاق کند. اما دادگاه درخواست اش را رد می کند. سیمین مجبور می شود به خانه پدرش برگردد. ترمه به امید اینکه مادرش سیمین پیش آنها برگردد، تصمیم می گیرد پیش پدرش نادر بماند. نادر نمی تواند از عهده مراقبت از پدرش بر بیاید پس برای این کار یک مستخدم به نام راضیه (ساره بیات) استخدام می کند. این زن جوان که باردار است این کار را بدون اطلاع همسرش حجت (شهاب حسینی) قبول کرده است. یک روز نادر به خانه برمی گردد و ... فکرکنم اکثر شما دوستان همچون من که بار اول این فیلم را در سینما شیدای سنندج دیدم چه از طریق لوحهای فشرده و یا پرده نقره ای سینما یک جدایی را دیده باشید و شرح بیشتر داستان اصلی فیلم لازم نباشد !
فیلم سینمایی "جدایی نادر از سیمین" تصویری از زندگی ملتهب طبقه متوسط در این روزها است، آنچه فرهادی در فیلم تازهاش مقابل دیدگان مخاطب قرار میدهد مانند "چهارشنبه سوری" و "درباره الی" تنها درباره روابط انسانی و مشکلات چند زوج یا دوست نیست، تصویری از جامعه امروز و زندگی طبقه متوسط است و شکاف طبقاتی که در بطن جامعه وجود دارد در کنار روایت مسائل زندگی یک خانواده و روند رو به اضمحلالی که آنها طی میکنند بخشی از مناسبات جامعه را بیان میکند، شخصیتپردازی نادر (پیمان معادی) نشانه واضحی است برای آنکه مخاطب به کلیدهایی که فیلم به او میدهد توجه کند، مردی که به خاطر حفظ پدرش حاضر است از همسرش جدا شود در موقعیتی ناخواسته وارد بحرانی میشود که به نظر میرسد باعث دوری او از همسر و دخترش می شود. فیلم در روایت جزئیات و اطلاعات موفق است و فرهادی مانند همیشه با قراردادن جزئیات در کنار هم ذهن تماشاگر را بازی میدهد، نقطه حرکت درام (پولهایی است که سیمین برداشته) و نادر گمان میکند راضیه (ساره بیات) آن را دزدیده، فرهادی این نقطه طلایی را طوری در قصه قرار میدهد که حساسیتی ایجاد نکند و در دل داستان گم شود..
"جدایی نادر از سیمین" به فضاسازی وابسته است، مانند همیشه فرهادی توانسته فضای زندگی واقعی را در فیلمش به وجود بیاورد، بخشی از لذتی که مخاطب از دیدن این درام اجتماعی میبرد به دلیل همین فضاسازی و خلق موقعیتهایی مانند لحظه مواجهه لیلا حاتمی و پیمان معادی در بیمارستان با حجت (شهاب حسینی) است، صحنهای که نادر پدرش را در حمام شستشو میدهد، جایی که ترمه (سارینا فرهادی) از دعوای پدر و مادر به گریه افتاده و...
برای مطالعه متن کامل "نگاهی به فیلم جدایی نادر از سیمین با گریزی به اسکار" به ادامه مطلب بروید
نامزدهای اسکار 2013 ، اسکار 85 ام اعلام شدند
لیست نامزدهای اسکار ۲۰۱۳ :
بهترین فیلم: "عشق"، "آرگو"، "جانوران محیط وحش جنوب"، "جانگو آزاد شده"، "بینوایان"، "زندگی پی"، "لینکلن"، "کتاب بارقه امید"، "30 دقیقه بامداد"
بهترین بازیگر مرد: برادلی کوپر، "کتاب بارقه امید" / دانیل دی لوییس، "لینکلن" / هیو جکمن، "بینوایان" / واکین فینیکس، "مرشد" / دنزل واشینگتن "پرواز"
بهترین بازیگر زن: جسیکا چاستین، "30 دقیقه بامداد" / جنیفر لارنس "کتاب بارقه امید" / امانوئل ریوا، "عشق" / کوونژانی والیس، "جانوران محیط وحش جنوب" / نائومی واتس، "غیرممکن"
بهترین بازیگر مرد مکمل: آلن آرکین، "آرگو" / رابرت دنیرو، "کتاب بارقه امید" / فیلیپ سیمور هافمن، "مرشد" / تامی لی جونز، "لینکلن" / کریستوف والتس، "جانگو آزاد شده"
بهترین بازیگر زن مکمل: ایمی آدامز، "مرشد" / سالی فیلد، "لینکلن" / آن هاتاوی، "بینوایان" / هلن هانت، "جلسات" / جکی ویور، "کتاب بارقه امید"بهترین کارگردانی: میشائل هانکه، "عشق" / آنگ لی، "زندگی پی" / دیوید ا. راسل، "کتاب بارقه امید" / استیون اسپیلبرگ، "لینکلن" / بن زیتلین، "جانوران محیط وحش جنوب"
بهترین فیلم خارجیزبان: "عشق" میشل هانکه (اتریش) / "جادوگر جنگ" کیم نگوین (کانادا) / "نه" پابلو لارین (شیلی) / "یک رابطه شاهانه" نیکلای آرسل (دانمارک) / "کن-تیکی" اسپن ساندبرگ و یواخیم رونینگ (نروژ)
بهترین فیلم بلند انیمیشن: "شجاع"، "فرانکنوینی"، "پارانورمن"، "دزدان دریایی! گروه ناجورها"، "رِک-ایت رالف"
بهترین فیلمنامه اقتباسی: کریس تریو، "آرگو" / لوسی آلیبار و بن زیتلین، "جانوران محیط وحش جنوب" / دیوید مگی، "زندگی پی" / تونی کوشنر، "لینکلن" / دیوید ا. راسل، "کتاب بارقه امید"
بهترین فیلمنامه غیراقتباسی: میشائل هانکه، "عشق" / کوئنتین تارانتینو، "جانگو آزاد شده" / جان گاتین ، "پرواز" / وس اندرسن و رومن کوپولا، "قلمرو طلوع ماه" / مارک بول، "30 دقیقه بامداد"
بهترین فیلمبرداری: سیموس مگراوی، "آنا کارنینا" / رابرت ریچاردسن، "جانگو آزاد شده" / کلودیو میراندا، "زندگی پی" / یانوش کامینسکی، "لینکلن" / راجر دیکینز، "اسکایفال"
برای مشاهده لیست کامل نامزدهای اسکار ۲۰۱۳ به ادامه مطلب بروید
جستاری در باب اوریانا فالاچی ، نمونه روزنامه نگاری متعهد
اوریانا فالاچی (به ایتالیایی: Oriana Fallaci) (۲۹ ژوئن ۱۹۲۹- ۱۵ سپتامبر ۲۰۰۶) روزنامهنگار، نویسنده و مصاحبه گر سیاسی برجسته ایتالیایی است که در شهر فلورانس متولد شد و در سن ۷۷ سالگی در همان شهر درگذشت. وی در دوران جنگ جهانی دوم به عنوان یک چریک ضد فاشیسم فعالیت میکرد. آنچه بیش ار هر چیز به معروفیت وی کمک نمود، مجموعه مصاحبههای مفصل و مشهور او با رهبران سرشناسی همچون یاسر عرفات، ذوالفقار علی بوتو، ایندیرا گاندی، معمر قذافی، هنری کیسینجر و... بود. اوریانا فالاچی در ۲۹ ژوئن سال ۱۹29 در زمان زمامداری موسولینی در فلورانس به دنیا آمد. نه ساله بود که جنگ جهانی دوم شروع شد و پدر او که از موسولینی نفرت داشت، وارد جنبش مقاومت زیرزمینی گردید. اوریانا هم گرچه بعدها نوشت که دوطرف جنگ تفاوت چندانی نداشتند اما به پدر کمک میکرد و تا پایان جنگ تجربههای وحشتناکی را پشت سر گذاشت. هنوز بیست ساله نشده بود که نوشتن در روزنامهها را آغاز نمود و به قول خودش قدرت واژهها را کشف کرد. به خاطر قدرت بیان بالا، درک خاص سیاسی، جسارت فوق العاده و زیبائی مثال زدنی اش به سرعت از نویسنده ستون کوچکی در یک روزنامه محلی، به خبرنگاری بین المللی که برای تعدادی از معتبرترین نشریات اروپا قلم میزد تبدیل شد. هر جای دنیا که در آن زمان کانون خبری و رسانهای جنگ قدرت بین زورمداران میبود او را به خود جذب می کرد.
فالاچی در پی سالها فعالیت حرفهای خود، موفق به دریافت جوایز معتبر بسیاری (از جمله مدال طلای تلاش فرهنگی برلوسکونی، جایزه آمبرگنو درو ؛ معتبرترین جایزه شهر میلان، جایزه آنی تیلور مرکز مطالعات فرهنگ عامه نیویورک و...) شد. او همچنین یک بار کاندیدای دریافت جایزه نوبل ادبیات گشت.
در سال 1961 کتاب جنس بی مصرف که در ایران با عنوان جنس ضعیف چاپ شده است را منتشر کرد.کتابی که در پی سفر کاری اوریانا به کشورهای مختلف دنیا و مشاهده وضع زنان به رشته تحریر در آمد.فالاچی با دید تیزبین و نثر ژورنالیستی خود ما را با دنیایی که در آن هنوز تاریخ پر از زن ستیزی موج می زند،دوباره آشنا کرده و رنجها و دلخوشیها و شادیهای زنان کره ی زمین را با ما در میان می نهد.آنگاه که پس از مراسم عروسی زنی پاکستانی رنج زنان چینی را در میان چشمان بهت زده مان به نمایش می گذارد که با این حقیقت آشنا می شویم که در جایی از این کره پای زنان را از سه سالگی چنان با روشهای مخصوص به خود می بسته اند که پای هر زن حداکثر 9 سانتیمتر بیشتر رشد نکند.و زنی از حق راه رفتن محروم شده و باید بقیه ی عمر خود را همچون کانگورویی محصور در حصار خانه ی شوی خود به سر برد.آنجا که با شجاعت مثال زدنی اش در میانه ی جنگ مکزیک سه تیر خورده و باز به کار خود ادامه می دهد.آنجا که در هاوایی ما را با زنانی دیگر گونه آشنا می سازد.که در پی تانگو و نارگیل و شادی های همیشگی گویی که با زنان چینی یا پاکستانی در دو سیاره ی گوناگون زندگی می کنند.اما باز با نثر موشکافانه اش آنان را نیز زنانی با دوباره تبعیضاتی اما شاید تا حدودی از نوع دیگر معرفی می کند.
در سالهای دهه شصت اوریانا یک سال در ویتنام و مکزیک زندگی کرد و کتابی با عنوان زندگی، جنگ و دیگر هیچ نوشت که نگاهی است آگاه بر پشت سنگر جنگ، بر اجتماعی که آتش و باروت، از انسان جز مشتی گوشت دریده ازهم و لاشهای خون آلود و کبود، چیزی بر جای نمیگذارد. او این کتاب را در پاسخ خواهر کوچکش که میپرسید «زندگی یعنی چه؟» نوشت. کتاب با نثر خاص اوریانا و بسیار خشن، گاهی خوشبینانه و گاهی بسیار بدبینانه است. این کتاب جوایز زیادی را برای او به ارمغان آورد. در مکزیک و در میانه ی جدال داخلی این کشور در میدانی سه تیر به او اصابت کرده و در میان جنازه ی مردم لاتینی که به دست قدرت طلبان داخلی کشته شده اند ساعاتی را سپری کرده و سرافراز جان سالم به در می برد.تاثیر این واقعه را در کتاب زندگی،جنگ و دیگر هیچ و در هنگام توصیف کوبنده ی لحظات درندگی انسان معاصر که گویی باز هم در پی قرون در پی شکار ببری تیزدندان رفته است که این بار این ببر نه ببر طبیعت و درندگی نه اقتضای مام طبیعت که حاصل انسان نامی است که گویی بویی از انسانیت نبرده است.فالاچی اینجا نیز به نمونه ی روزنامه نگاری به تمام معنا تبدیل می شود.
کتاب مهم دیگرش با نام مصاحبه با تاریخ در سال ۱۹۷۴ به چاپ رسید که مجموعه مصاحبههای او با شخصیتهای بزرگ سیاسی است. تنوع این اشخاص و سبک و جسارت مصاحبه گری او برایش شهرتی فوق العاده به بار آورد.آنجا که با سئوالات بی پروایش چهره ای تحسین شده از یک زن شاغل در دنیا می سازد که بسیاری او را برترین محاسبه گر قرن بیستم یعنی قرن حادثه و تحول و عصیان می دانند.آنجا که هنری کسینجر وزير خارجه ايالات متحده آمريكا را به اعتراف خودش به افتضاح بارترین محاسبه ی زندگانیش می کشاند و نبوغ روزنامه نگاری خویش را به رخ می کشد.
در همین دوران سالهایی را با یک انقلابی یونانی به نام الکساندر پاناگولیس زندگی کرد و پس از کشته شدن وی در سال ۱۹۷۶، کتابی درباره او به نام «یک مرد» نوشت.کتابی که بسیاری از جمله خود فالاچی آن را بهترین اثر او می دانند هرچند اوریانا در نامه ای به یغما گلرویی مترجم این کتاب بهترین اثر خود را اثری می داند که فردا خواهد نوشت.شرح عصیان و شخصیت و سرگذشت پاناگولیس گویی انسانی دیگر گونه را توسط فالاچی با شفافیت و وضوحی خیره کننده در گوش جهانیان فریاد می زند که هر خواننده ای را بی شک تحت تاثیر نبوغ همیشگی اش قرار می دهد.آنجا که شرح زندانی بودن آلکوس(نامی که فالاچی پاناگولیس را به آن صدا می زد)در زندان چند قدمی اش تپش خشمی پرمقدار را در رگان خواننده بوجود آورده و آنجا که شرح ترور او رنجی همیشگی را در خاطر خواننده به جای می گذارد.وصف گنگیت دنیا در دیدگان فالاچی پس از مرگ آلکوس گویی خواننده را برای لحظاتی از دنیا بیزار کرده و او را به تاملی دیگرگونه وا می دارد.
از کتابهای دیگر او میتوان به پنه لوپه به جنگ میرود را نام برد.کتابی که من به شخصه از واژه به واژه اش لذت بردم.زیبایی کار از خود عنوان کتاب شروع می شود.پنه لوپه زن اولیس در ادیسه است که سالها در مقابل فشار خواستگاران که در پی جانشینی فرمانروا هستند مقاومت کرده و شرط ازدواج را تمام کردن بافتنی ای قرار می دهد که شبها بیدار مانده و آن را از نو از هم می درد.اما پنه لو په ی اوریانا نه از این گونه که زنی خود جریان ساز است.آنگاه که پس از سفر به نیویورک و دیدن عشق دوران کودکی اش ریچارد که در آن هنگام سربازی آمریکایی در خاک ایتالیا بوده خود را در گرو عشق او می نهد اما چنین زنی که از قضا او هم روزنامه نگاری است با شخصیتی بسیار محکم و خدشه ناپذیر و در پی ماموریتی کاری برای نوشتن سناریویی در نیویورک پس از چند ماه زندگی در آنجا و در بند شدن زندگی ماشینی ای که تمام چهارچوبهای ذهنی او را در پایان فرو می ریزاند و پایان بهت آمیز آن و کشف ارتباط ریچارد با مردی که کاخ ذهنیات پنه لوپه را چنان در هم ویران می کند که گویی انسان مدرن هرگز التیامی نخواهد یافت.
برای مشاهده متن کامل به ادامه مطلب بروید
ری بردبری Ray Bradbury خالق پادآرمانشهر فارنهايت 451 درگذشت؛با نگاهی به آثار و گفته های او
ری بردبری به خاطر داستانهای علمی-تخیلیاش مشهور بود، اما اودر عین حال یک آیندهبین یا یک visionary بود. او که دنیای ترسناک فارنهایت ۴۵۱ را خلق کرده بود، در جایی واقعبینانه گفته بود:
«برای سوزاندن یک کتاب بیش از یک راه وجود دارد…برای نابود کردن یک فرهنگ نیازی نیست کتابها را سوزاند. کافیست کاری کنید مردم آنها را نخوانند…»
با هم تعدادی از جملات قصار بردبری را مرور میکنیم:
- یک علت نویسنده شدنم آن بود که از نومیدی و تلخی دنیای واقعی به درون امیدی بگریزم که با تخیلام میتوانستم بیافرینم.
- البته که هنوز نوستالژی بچگیهایم را دارم، همچه که شروع به بزرگ شدن کردی با مسائلی روبرو میشوی که از عهدهشان برنمیآیی.
- اگر در ۱۲ سالگی کتابهای تارزان را از من میگرفتند، میمردم! خیلیها میکوشند که روح آدم را بکشند: «تو تارزان میخوانی و باک راجرز جمع میکنی؟ ای بدبخت عقبمانده بیسواد!» کشتن روح آدم، یعنی کشتن همه وجود او. میشود هم برنارد شاو خواند و هم جیمز باند. چرا باید از خواندن جیمز باند خجالت کشید؟ آن کتابهای اولیه اگر هم به زعم کسانی، ادبیات «جدی» نبودند، برانگیزاننده عشق و تخیل بودند که از مهمترین انگیزههاست.
- در تمامی هنرها عشق و لذت و ذوق و شوق است که از حرف اول را میزند نه انتخاب با عقل و تعمق خردمندانه. علت منطقی تراشیدن برای انتخاب یعنی آغاز به کذب.
- در این دنیا دو حرفه شریف هست: پزشکی و نویسندگی. پزشک تن را درمان میکند و نویسنده جان را.
ری داگلاس بردبری یا Ray Bradbury زادهی ۲۲ اوت ۱۹۲۰ و درگذشته ۵ ژوئن ۲۰۱۲، نویسنده، مقالهنویس، نمایشنامهنویس و شاعر آمریکایی سبکهای فانتزی، وحشت و علمی-تخیلی در واکگان از توابع ایلینویز آمریکا از مادری سوئدیتبار و پدری آمریکایی به دنیا آمد. در کودکی ساعتها در سینمای محلی میماند تا بر ترسش از تاریکی غلبه کند. دوست داشت بازیگر شود اما قرعهی نویسندگی به
نامش خورده بود.
زندگی ری بردبری :
او در کودکی قوهی تخیلی قوی داشت و به فانتزیهای ترسناک و داستانهای وحشتانگیز علاقهمند بود. خیلی از این داستانها بعدها منبع الهام وی در بهترین آثارش شدند. هواداری وی از داستانهای تکاندهنده و علمی تخیلی، بعدها در مجلاتی همچون «داستانهای شگفت انگیز» و «قصههای خارقالعاده» نمایان شد. او به ادگار آلن پو، پدر سبک وحشت، ارادتی خاص نشان میدهد.
بردبری از هنگامی که دوازده ساله بود به طور مرتب مینوشت. اولین اثرش در مجلهی هواداری کوچکی به چاپ رسید. که داستان کسی بود که خودش را معرفی میکرد. وی در ۱۹۳۸ دبیرستان را تمام کرد، اما تصمیم گرفت به دانشگاه نرود و در کتابخانهی محلی به آموزش خود بپردازد. او برای گذران زندگی در آن دوران روزنامه میفروخت.
اولین اثر او به سال ۱۹۴۱ و اولین کتاب مستقلش (دریاچه) در سال ۱۹۴۲ به چاپ رسیدند. در سال ۱۹۴۵، داستان کوتاه بازی بزرگ سیاه و سفید او برندهی جایزهی بهترین داستان کوتاه آمریکا شد.
براي مشاهده متن كامل مقاله و زندگي نوشت ري بردبري به ادامه مطلب برويد
مروری بر ششمین سال فعالیت وبلاگ آرمان پاتر
لینک پست های سال ششم فعالیت وبلاگ آرمان پاتر :
نوروز باستانی یادگار کهن آریایی بر شما پیروز باد - سه شنبه یکم فروردین 1391
بیست دقیقه قبل جدایی نادر از سیمین برنده اسکار بهترین فیلم خارجی سال ۲۰۱۲ شد - دوشنبه هشتم اسفند 1390
جدایی نادر از سیمین کاندید 2 جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی و بهترین فیلمنامه اسکار 2012 شد - چهارشنبه پنجم بهمن 1390
کمتر از ۵ دقیقه پیش فیلم جدایی نادر از سیمین برنده جایزه بهترین فیلم خارجی سال گلدن گلوب ۲۰۱۲ شد - دوشنبه بیست و ششم دی 1390
گاهی هوایی که نفس می کشیم مسموم است - یکشنبه چهارم دی 1390
جدایی نادر از سیمین نامزد بهترین فیلم خارجی سال گلدن گلوب شد - یکشنبه بیست و هفتم آذر 1390
زمستانی استخوان سوز ، نقبی به زیر پوستینی سرد - چهارشنبه بیست و سوم آذر 1390
سریال گريس آناتومي Grey's Anatomy ترسيم روابط،دوستي ها و خيانت ها در پناه جراحي - شنبه بیست و ششم شهریور 1390
تركيب رنگارنگ - چهارشنبه بیست و نهم تیر 1390
زن دیگر ، روايت مبارزه ي رنج مادري - دوشنبه سی ام خرداد 1390
دو عفريته ي زمان - یکشنبه بیست و دوم خرداد 1390
لئونورا کارینگتون، بازمانده مکتب سوررئالیسم، درگذشت - شنبه هفتم خرداد 1390
نگاهي كوتاه به فيلم جدايي نادر از سيمين؛نقطه عطف سينماي ايران - پنجشنبه بیست و نهم اردیبهشت 1390
دست و پازدن میان هویت و واقعیت ; گفتگو با ناتالي پورتمن - یکشنبه یازدهم اردیبهشت 1390
سیدنی لومت ؛ بعد از ظهر با سرپيكوي خشمگين - جمعه بیست و ششم فروردین 1390
مروری بر سال پنجم فعالیت وبلاگ آرمان پاتر - جمعه دوازدهم فروردین 1390
مبارز Fighter ، روايت مبارزه ي رنج براي مبارزه - شنبه ششم فروردین 1390
نگاهی به بیوگرافی الیزابت تیلور ستاره افسانه ای سینما به مناسبت مرگ دیروز او - پنجشنبه چهارم فروردین 1390
لینک های بیشتر و آشنایی با مطالب گذشته ی وبلاگ آرمان پاتر :
مروری بر سال پنجم فعالیت وبلاگ آرمان پاتر - جمعه دوازدهم فروردین 1390
مروری بر چهارمین سال فعالیت وبلاگ آرمان پاتر - پنجشنبه دوازدهم فروردین 1389
مروری بر سومین سال فعالیت وبلاگ آرمان پاتر - چهارشنبه دوازدهم فروردین 1388
مروری بر یکسال دوم فعالیت وبلاگ آرمان پاتر - دوشنبه دوازدهم فروردین 1387
مروری بر فعالیت یک سال آرمان پاتر - یکشنبه دوازدهم فروردین 1386
با آرزوی بهروزی و سربلندی شما دوستان گرامی.
آرمان قادری نجار مدیر وبلاگ آرمان پاتر
نوروز باستانی یادگار کهن آریایی بر شما پیروز باد
نوروز شعر بی غلطی است که پایان رویاهای ناتمام را تفسیر می کند
روزهایتان بهاری و بهارتان جاودانه باد
نوروز باستانی یادگار کهن آریایی بر شما پیروز باد
بیست دقیقه قبل جدایی نادر از سیمین برنده اسکار بهترین فیلم خارجی سال ۲۰۱۲ شد
جدایی نادر از سیمین کاندید 2 جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی و بهترین فیلمنامه اسکار 2012 شد
در بخش بهترین فیلم خارجیزبان فیلمهای «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی از ایران، «کلهشق» میشائیل آر. روسکام از بلژیک، «پانویس» جوزف سدار از اسرائیل، «در تاریکی» آنییژکا هولاند از لهستان و «آقای لازار» فیلیپ فالاردو از کانادا رقابت میکنند.
فرهادی در بخش بهترین فیلمنامه غیراقتباسی، فیلمنامهنویسان فیلمهای «هنرمند» (میشل هازاناویسیوس)، «ساقدوشها» (آنی مامولو و کریستین ویگ)، «نیمهشب در پاریس» (وودی آلن) و «Margin Call» نوشته جی. سی. چاندور را به عنوان رقیب پیش رو دارد.
سینمای ایران برای اولین بار است در دو بخش نامزد اسکار میشود.
بهترین بازیگر مرد: دامین بشیر، «یک زندگی بهتر» / جرج کلونی، «فرزندان» / ژان دوژاردن، «هنرمند» / گری اولدمن، «تعمیرکار، خیاط، سرباز، جاسوس» / براد پیت، «مانیبال»
بهترین بازیگر زن: گلن کلوز، «آلبرت نابز» / وایولا دیویس، «کمک» / رونی مارا، «دختری با خالکوبی اژدها» / مریل استریپ، «بانوی آهنین» / میشل ویلیامز، «هفته من با مریلین»
بهترین بازیگر مرد مکمل: کنت برانا، «هفته من با مریلین» / جونا هیل، «مانیبال» / نیک نولتی، «جنگجو» / کریستوفر پلامر، «تازهکارها» / ماکس فون سیدو، «فوقالعاده بلند و بیش از حد نزدیک»
بهترین بازیگر زن مکمل: برهنیس بژو، «هنرمند» / جسیکا چاستین، «کمک» / ملیسا مکارتی، «ساقدوشها» / جنت مکتیر، «آلبرت نابز» / اوکتاویو اسپنسر، «کمک»
بهترین کارگردانی:
میشل هازاناویسیوس، «هنرمند» / الکساندر پین، «فرزندان» / مارتین اسکورسیزی، «هوگو» / وودی آلن، «نیمهشب در پاریس» / ترنس مالیک، «درخت زندگی»
بهترین فیلم خارجیزبان: «کلهشق»، میشائیل آر. روسکام، بلژیک / «پانویس»، جوزف سدار، اسرائیل / «در تاریکی»، آنییژکا هولاند، لهستان / «آقای لازار»، فیلیپ فالاردو، کانادا / «جدایی نادر از سیمین»، اصغر فرهادی، ایران
برای مشاهده لیست کامل نامزدهای اسکار ۲۰۱۲ به ادامه مطلب بروید